مقدمه
شیائومی که تا پیش از این گوشیهای تاشوی خود را فقط در بازار داخلی چین عرضه میکرد، حالا با معرفی مدل جدیدی به نام Mix Flip قصد دارد به بازار جهانی این محصولات وارد شود. این گوشی تاشو در مقایسه با رقبایی مثل موتورولا و سامسونگ که چندین نسل از گوشیهای تاشو را روانه بازار کردهاند، کمی دیر به این عرصه قدم گذاشته است. اما شیائومی با استفاده از برخی ویژگیهای منحصربهفرد سعی دارد خود را از رقبا متمایز کند.
یکی از مهمترین مزیتهای Mix Flip، باتری بزرگ آن است که در بین گوشیهای تاشو، یکی از ظرفیتهای بالاتر را ارائه میدهد. این موضوع میتواند برای کاربرانی که به دنبال عمر باتری بیشتر هستند، جذاب باشد. علاوه بر این، طراحی صفحه نمایش خارجی این گوشی نیز نوآورانه است و به کاربران امکان دسترسی سریعتر به اطلاعات و عملکردهای مختلف را میدهد.
با وجود اینکه شیائومی در زمینه گوشیهای تاشو تجربه کمتری نسبت به رقبا دارد، اما با تکیه بر تواناییهای خود در تولید محصولات با کیفیت و قیمت رقابتی، سعی دارد جایگاهی در این بازار پیدا کند. حالا باید دید که آیا Mix Flip میتواند نظر کاربران جهانی را به خود جلب کند یا خیر.
شیائومی با گوشی تاشوی جدید خود، Mix Flip، وارد رقابت جهانی شده است. این گوشی هم مانند بسیاری از محصولات امروزی، از قابلیتهای هوش مصنوعی بهره میبرد که به ویژه در بخش دوربینها خودنمایی میکند. با همکاری برند معروف Leica، سیستم پردازش تصویر این گوشی بهینهسازی شده و از دو دوربین ۵۰ مگاپیکسلی آن نهایت استفاده را میکند. این ویژگیها قطعاً برای علاقهمندان به عکاسی جذاب خواهد بود و میتواند تجربهای متفاوت در ثبت لحظات ایجاد کند.
از نظر قیمت، Mix Flip تقریباً همرده با Samsung Galaxy Z Flip6 در بازار اروپا عرضه میشود. این موضوع نشان میدهد که شیائومی قصد دارد مستقیم با غولهایی مثل سامسونگ رقابت کند. با این حال، Motorola Razr 50 Ultra همچنان به عنوان گزینهای ارزانتر در این دسته باقی میماند و ممکن است برای برخی خریداران جذابتر باشد.
به نظر میرسد شیائومی با Mix Flip سعی دارد ترکیبی از نوآوری، کیفیت و قیمت رقابتی ارائه دهد. حالا باید دید که آیا این استراتژی میتواند نظر کاربران جهانی را به خود جلب کند یا خیر.
بعد از چند هفته استفاده از شیائومی Mix Flip به عنوان گوشی اصلی، نمیتوانم با قطعیت بگویم که شیائومی در اولین تجربهاش با گوشیهای تاشو، فرمول کامل این نوع دستگاهها را به درستی درک کرده است. با این حال، در برخی جنبهها، عملکرد این گوشی حتی از رقبای باتجربهتر هم بهتر بوده است.
مثلاً، باتری بزرگ آن واقعاً تحسینبرانگیز است و در طول روز بدون نیاز به شارژ مجدد به خوبی دوام میآورد. صفحه نمایش خارجی هم طراحی جالبی دارد و استفاده از آن راحت است. اما در عین حال، برخی جزئیات مثل ضخامت گوشی وقتی تا میشود یا تجربه نرمافزاری هنوز جای پیشرفت دارد.
به طور کلی، Mix Flip نشان میدهد که شیائومی پتانسیل بالایی دارد و میتواند در آینده به یک رقیب جدی در بازار گوشیهای تاشو تبدیل شود، اما برای رسیدن به آن نقطه، نیاز به بهبود برخی بخشها دارد.
طراحی و ساخت
حتماً تا حالا در مورد Xiaomi Mix Flip شنیدهاید. این گوشی تاشو با طراحی جذاب و لبههای تخت فلزی براق، واقعاً توجهها را به خودش جلب میکند. پشت شیشهای مات آن هم جلوه خاصی به دستگاه داده و از جمع شدن اثر انگشت جلوگیری میکند، حداقل در مدل سیاه که من تست کردم، این موضوع کاملاً مشهود بود. البته هنوز فرصت نداشتم مدل بنفش آن را از نزدیک ببینم، اما به نظر میرسد طراحی کلی در همه رنگها یکسان باشد.
صفحه نمایش جلویی هم به خاطر وجود دو دوربین بزرگ، برش خاصی خورده که به گوشی ظاهری متمایز داده است. این طراحی نه تنها کاربردی است، بلکه باعث میشود Mix Flip در بین گوشیهای تاشو، یکی از شیکترینها به نظر برسد. به نظر میرسد شیائومی در اولین تلاش خود برای ساخت یک گوشی تاشو، به خوبی روی جزئیات ظاهری و کیفیت مواد تمرکز کرده است.
Xiaomi Mix Flip با وزن ۱۹۲ گرم و ضخامت ۱۶ میلیمتری در حالت تاشده، کمی سنگینتر و حجیمتر از رقبایی مثل Galaxy Z Flip6 و Razr 50 Ultra است. اما جالب اینجاست که این وزن و ضخامت اضافه، چندان مشکلی در استفاده روزمره ایجاد نمیکند. من به راحتی میتوانستم آن را با یک دست نگه دارم و شکل مربعیاش باعث میشد به سادگی در جیبم جا بگیرد.
با این حال، پشت شیشهای مات گوشی یک نکته منفی دارد: روی سطوح نرم مثل بالشت یا مبل به راحتی لیز میخورد. بنابراین، اگر عادت دارید گوشیتان را روی کوسن یا سطح شیبدار بگذارید، بهتر است مراقب باشید، چون ممکن است بعد از برگشتن، گوشی را در جای دیگری پیدا کنید! به طور کلی، Mix Flip از نظر طراحی و قابلیت حمل، تجربه خوبی ارائه میدهد، اما این نکات کوچک را هم باید در نظر گرفت.
در گوشیهای تاشو، قرار دادن حسگر اثر انگشت در کنار بدنه تقریباً به یک استاندارد تبدیل شده است، و Mix Flip هم از این قاعده مستثنی نیست. حسگر اثر انگشت شیائومی به اندازهای سریع عمل میکند که به محض قرار دادن انگشت، گوشی به سرعت باز میشود. اما یک نکته کوچک وجود دارد: موقعیت این حسگر خیلی نزدیک به دکمههای تنظیم صدا است. همین موضوع در روزهای اول استفاده باعث شد چند بار به اشتباه به جای باز کردن قفل، صدای گوشی را کم یا زیاد کنم.
بعد از چند روز، کمکم به این چیدمان عادت کردم و حالا میتوانم بدون مشکل از حسگر استفاده کنم. اما به نظر میرسد اگر شیائومی کمی فاصله بین این دو بخش را بیشتر میکرد، تجربه کاربری بهتری ایجاد میشد. به هر حال، این یک نکته کوچک است که با گذشت زمان به راحتی میتوان آن را مدیریت کرد.
متأسفانه شیائومی برای Mix Flip گواهی مقاومت در برابر آب (IP rating) دریافت نکرده است، در حالی که رقبای اصلی مثل سامسونگ و موتورولا این ویژگی را در گوشیهای تاشوی خود ارائه میدهند. این موضوع میتواند برای برخی کاربران، به ویژه آنهایی که به دنبال گوشیهای با دوامتر هستند، یک نقطه ضعف محسوب شود.
علاوه بر این، لولای صفحه نمایش هم کمی جای کار دارد. وقتی گوشی نیمه باز است، به نظر میرسد که به درستی قفل نمیشود و تمایل دارد به زاویهای کمی متفاوت برگردد. این موضوع نشان میدهد که شیائومی هنوز در حال یادگیری و بهبود طراحی گوشیهای تاشو است، حتی با وجود تجربهای که در تولید گوشیهای تاشوی کتابی برای بازار چین دارد.
به طور کلی، Mix Flip یک تلاش قابل احترام از سوی شیائومی است، اما به وضوح مشخص است که این اولین قدم آنها در دنیای گوشیهای تاشوی کلاسیک است. برای رقابت با برندهای پیشرو، شیائومی باید روی بهبود این جزئیات فنی تمرکز کند.
وقتی که گوشی باز میشود، به یک گوشی بلند و باریک تبدیل میشود. طراحی پانلهای بیرونی کمی گرد شدهاند و این باعث میشود گوشی راحتتر در دست قرار بگیرد و تجربه بهتری نسبت به مدلهای مشابه مثل سامسونگ ایجاد کند. علاوه بر این، یک قابلیت ویژه در این گوشی وجود دارد که در سری Galaxy دیده نمیشود: فرستنده IR که به کاربر امکان کنترل دستگاههای دیگر را میدهد. این ویژگی آن را به یک گزینه جذاب برای کسانی تبدیل میکند که به دنبال امکانات بیشتر در یک گوشی هوشمند هستند.
صفحه نمایش و صدا
صفحه نمایش خارجی Mix Flip با اندازه ۴.۰۱ اینچ، از نظر ابعاد نسبت به اکثر گوشیهای تاشوی دیگر بزرگتر است. این طراحی هوشمندانه نه تنها فضای کافی برای قرار دادن دو لنز بزرگ دوربین را فراهم میکند، بلکه بخش زیرین دوربینها نیز به ویجتها اختصاص داده شده است. بقیه صفحه نمایش بهطور کامل برای اجرای برنامهها در نسبت تصویر ۱۶:۹ آزاد است. این طراحی بدون بریدگی یا نواحی مسدود شده، تفاوت قابل توجهی با مدلهایی مانند Z Flip6 سامسونگ و Motorola Razr 50 Ultra ایجاد میکند و تجربه کاربری روانتر و بدون محدودیت را ارائه میدهد.
صفحه نمایش این گوشی واقعاً چشمنواز است. روشنایی آن بهحدی است که حتی در فضای باز هم بهراحتی میتوان از آن استفاده کرد و رنگها دقیقاً مانند صفحه نمایش داخلی بزرگتر، زنده و جذاب به نظر میرسند. کنتراست آن فوقالعاده است و با رزولوشن بالا (۱۳۹۲×۱۲۰۸)، متنها کاملاً واضح و خوانا هستند. زاویه دید صفحه نمایش نیز عالی است و از هر طرف تصویر را بهوضوح نشان میدهد.
با این حال، بیدار کردن صفحه نمایش با دکمه پاور کمی سخت است، چون این دکمه باید یک سطح بافتدار داشته باشد تا از دکمههای تنظیم صدا متمایز شود. برای راحتی بیشتر، پیشنهاد میکنیم ویژگی «دو بار ضربه برای بیدار کردن صفحه نمایش» را فعال کنید. این قابلیت بهخصوص زمانی مفید است که فقط میخواهید ساعت را ببینید یا نوتیفیکیشنهای جدید را چک کنید.
داخل این گوشی یک صفحهنمایش انعطافپذیر ۶.۸۶ اینچی AMOLED قرار دارد که از نرخ تازهسازی ۱۲۰ هرتز و حداکثر روشنایی ۳۰۰۰ نیت بهره میبرد. از نظر تئوری، این صفحهنمایش حتی روشنتر از Galaxy Z Flip6 است و با Razr 50 Ultra رقابت میکند. اما در عمل، هر سه این گوشیها در فضای باز به خوبی قابل استفاده هستند و اعداد بالای روشنایی بیشتر مربوط به قسمتهای پرنور محتوای HDR میشوند. صفحهنمایش شیائومی با داشتن پیکسلهای زیاد و تراکم بالا، تصاویر را با وضوح و دقت رنگ عالی نمایش میدهد و تجربه بصری لذتبخشی را برای کاربر فراهم میکند.
موتورولا همچنان در مخفی کردن چینخوردگیهای صفحهنمایش پیشتاز است و این موضوع در مقایسه با گوشی شیائومی بیشتر به چشم میآید. در مدل شیائومی، چینخوردگیها کمی بیشتر دیده میشوند. علاوه بر این، لایه محافظ روی صفحهنمایش انعطافپذیر شیائومی بازتاب نور را کمی بیشتر نشان میدهد. البته این مسئله فقط مختص شیائومی نیست و تقریباً در تمام گوشیهای تاشویی که تا به حال استفاده کردهام، این موضوع به نوعی وجود دارد.
بلندگوهای استریوی Mix Flip صدای عالی و شفافی دارن که وقتی موزیک گوش میکنید یا فیلم میبینید، احساس خوبی برامون ایجاد میکنه. از نظر باس هم حالت خوبی داره، ولی به قدری نیست که فکر کنید بتونید جای هدفونها رو بگیره! فقط باید بدونید که این بلندگوها پشتیبانی از وصل کردن سیمی با پورت ۳.۵ میلیمتر ندارن. برای اتصال، باید از بلوتوث یا پورت USB-C استفاده کنید که البته برای بسیاری از کاربران امروزه مشکلی نیست. در کل، اگه دنبال یه بلندگوی ساده و کاربردی با صدای خوبی هستید، این گزینه بد نیست!
دوربین
بعد از سالها که گوشیهای تاشو کمتر به دوربینهای باکیفیت توجه میکردند، خوشحالکننده است که حالا شاهد حضور دوربینهایی در این گوشیها هستیم که میتوانند با مدلهای سنتی رقابت کنند. البته هنوز نمیتوان گفت این دوربینها به سطح پرچمداران واقعی رسیدهاند، اما دو دوربین ۵۰ مگاپیکسلی Mix Flip عملکردی بسیار خوب از خود نشان میدهند. لنز اصلی با دیافراگم f/1.7 و تثبیتکننده تصویر اپتیکال (OIS) همراه است و لنز دوم هم برای زوم اپتیکال ۲ برابری یا بزرگنمایی ۴ برابری با برش حسگر طراحی شده. علاوه بر اینها، یک دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسلی هم در قالب پانچهول وجود دارد که بیشتر برای تماسهای ویدیویی مناسب به نظر میرسد.
حذف لنز فوقعریض در این گوشی ممکن است واکنشهای متفاوتی را ایجاد کند. برخی معتقدند که با داشتن دوربین اصلی با تعداد پیکسلهای بالا، میتوان به راحتی عکسهای برشخورده ۲ برابری گرفت و دیگر نیازی به لنز تلهفوتو جداگانه نیست. از طرفی، برخی دیگر از این تغییر استقبال میکنند، چون لنز فوقعریض را کمتر استفاده میکردند و حالا با وجود لنزی که برای عکاسی پرتره مناسبتر است، راضیتر هستند. من خودم جزو دسته دوم هستم و این تغییر را مثبت میدانم.
نکته مهمتر، هماهنگی عالی بین دو حسگر دوربین است که به لطف دو حالت پردازشی ارائهشده توسط Leica، رنگهای طبیعی و جذابی به تصاویر میبخشند. حالت Leica Authentic با ایجاد وینیت (لکههای تیره در گوشههای تصویر)، حس و حال عکسهای آنالوگ قدیمی را زنده میکند و این ویژگیای است که کمتر در گوشیهای تاشوی دیگر دیده میشود. البته، این حالت ممکن است باب میل همه نباشد، به همین دلیل شیائومی حالت پیشفرض را روی Leica Vivid قرار داده است. این حالت با رنگهای زنده و پرتلألو، احتمالاً برای کسانی که عکسهای پررنگ و شاد را ترجیح میدهند (مثل طرفداران گوشیهای سامسونگ)، جذابتر خواهد بود.
در کل، باید انتظار داشته باشید که تصاویر با جزئیات بالا، دامنه دینامیکی گسترده، نویز کم و کنتراست عالی ثبت شوند. این ویژگیها حتی به صحنههای معمولی هم عمق و جذابیت خاصی میبخشند. لنز زوم ۲ برابری در شرایط نوری روز عملکرد بسیار خوبی از خود نشان میدهد، هرچند هرچه از مرکز کادر فاصله بگیرید، تصاویر کمی نرمتر میشوند. در مورد عکسهای ۴ برابری هم همین موضوع صدق میکند، اما اگر خیلی به پیکسلها دقت نکنید، این نرمشدگی چندان به چشم نمیآید. یک نکته مثبت دیگر این است که میتوانید از این لنز برای عکسهای کلوزآپ هم استفاده کنید، که این خود یک امتیاز بزرگ محسوب میشود.
عکسهای شبانه این گوشی چندان چشمگیر نیستند، چون حالت شب الگوریتمی آن کمی کند عمل میکند و جزئیات و بافتهای ظریف را به خوبی رقبای خود حفظ نمیکند. حتی با وجود تثبیتکننده تصویر اپتیکال (OIS)، تعداد عکسهای تار و ناواضحی که گرفتم بیشتر از حد انتظارم بود. در شرایط تاریکی مطلق، دوربین به طور خودکار به لنز اصلی سوئیچ میکند، که این موضوع عملاً زوم ۴ برابری را بیاستفاده میسازد. با این حال، با کمی صبر و حوصله، توانستم چند عکس قابل قبول ثبت کنم.
Mix Flip در زمینه فیلمبرداری واقعاً خوش میدرخشد. هر سه دوربین آن توانایی ضبط ویدیوهای 4K با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه را دارند و لنز اصلی حتی میتواند کلیپهای 8K با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه ثبت کند. تثبیتکننده تصویر الکترونیکی (EIS) در تمامی رزولوشنها فعال است و به خوبی لرزش دستها را کاهش میدهد. اگر گوشی را در حالت دوربین فیلمبرداری نگه دارید، میتوانید تصاویر پایدار و بدون لرزشی ثبت کنید. همچنین، حالت تلهپرامپتر (تلهمتری) یک استفاده هوشمندانه از طراحی تاشوی گوشی است که به کاربران امکان میدهد فیلمبرداری راحتتری داشته باشند.
تجربه نرم افزاری
رابط کاربری HyperOS شیائومی تغییرات چشمگیری نداشته تا به طور خاص با صفحهنمایش بیرونی Mix Flip هماهنگ شود. با این حال، یک گزینه جدید در منوی تنظیمات اضافه شده که به شما امکان میدهد تصویر زمینه (والپیپر) را تغییر دهید. همچنین میتوانید از بین چند ویجت مختلف، یکی را برای نمایش در گوشه پایین صفحه انتخاب کنید. علاوه بر این، قابلیتی وجود دارد که به شما اجازه میدهد برنامههای خاصی را بدون نیاز به باز کردن گوشی، مستقیماً از صفحه نمایش بیرونی دسترسی داشته باشید.
همه برنامهها توسط شیائومی پشتیبانی نمیشوند و برخلاف رویکرد بازتر موتورولا یا راهحل پیچیدهتر سامسونگ، من نتوانستم راهی پیدا کنم تا برنامههای تاییدنشده را امتحان کنم. شیائومی ادعا میکند که حداقل ۲۰۰ برنامه محبوب در زمان عرضه پشتیبانی میشوند، از جمله فیسبوک، اسپاتیفای، گوگل مپس، کروم و یوتیوب. همه این برنامهها به خوبی کار میکنند، هرچند در فضایی تقریباً به اندازه صفحهنمایش اصلی آیفون جای گرفتهاند و آیکونهای کوچک آنها ممکن است استفاده را کمی سخت کند. با این حال، من از اینکه توانستم پیامهای متنی را به راحتی روی صفحهکلید کوچک تایپ کنم، واقعاً شگفتزده شدم.
در زمان عرضه، تنوع ویجتهایی که میتوانند فضای کوچک زیر لنزهای دوربین را پر کنند، بسیار محدود است. شیائومی قول داده که چهار نسل جدید اندروید را پشتیبانی کند، اما باید دید آیا در آینده ویژگیهای خاصی برای مدل Flip اضافه خواهد کرد یا نه. همچنین، از طریق اپلیکیشن Themes هم نمیتوانید ویجتهای بیشتری دانلود کنید، که این موضوع کمی محدودکننده به نظر میرسد.
Mix Flip به عنوان یک گوشی پرچمدار، نسبت به Xiaomi 14T Pro تعداد کمتری از برنامههای پیشفرض داره. این برنامهها عمدتاً شامل خدمات معروف گوگل هستند، مثل گوگل مپس، یوتیوب و غیره. البته در کنار اینا، چند نرمافزار اختصاصی شیائومی هم قرار داده شده که به نظر میرسه طراحی شدن برای جلب توجه کاربران.
این رویکرد میتونه برای کسایی که دوست ندارن صفحه اصلیشون پر از برنامههای غیرضروری باشه، خیلی جالب باشه. اما از طرف دیگه، اگه فردی دوست داره بیشتر با محصولات شیائومی آشناتر بشه، این نرمافزارهای اختصاصی میتونن نقش خوبی باzen.
شیائومی هنوز در راه پیشرفت هوش مصنوعی قدم میزند و در زمان روانافزاری گوشی، نسخه Google Gemini رو معرفی کرده. علاوه بر این، به زودی قابلیت Circle to Search رو با یک بهروزرسانی OTA اضافه خواهد کرد که میتونه تجربه کاربری رو سادهتر کنه.
استفاده از هوش مصنوعی برای زیرنویسهای سیستم عامل یه گام خوب برای دسترسی بیشتر به امکانات گوشی شمرده میشه، اما باید گفت که این زیرنویسها همیشه دقیق نیستن.
در آینده، برنامهریزی شده که این فناوری هوشمند شامل خلاصهنویسی متن، رونویسی صوتی و حتی ترجمه بین زبانها بشه. البته باید تا آن زمان صبر کنیم که این ویژگیها واقعاً در دسترس ما قرار بگیرن، زیرا هیچ کدام از این قابلیتها توی واحدی که من بررسی کردم، فعال نبودن. این موضوع نشان میده که شیائومی هنوز در حال توسعه و بهبود این حوزه هست.
توی این گوشی، میتونم از قابلیت هوش مصنوعی برای گسترش عکسهایی که برش داده شده استفاده کنم. همچنین، از ویژگی AI Magic Erase Pro نیز میتونم برای حذف اشیا یا افرادی که در عکس به صورت ناخواسته ظاهر شدن، استفاده کنم.
هر دو ابزار دقیقاً مثل تبلیغاتشون کار میکنن، اما باید گفت که در حال حاضر، الگوریتمهای گوگل و سامسونگ در تولید تصاویر کمی بهتر و قانعکنندهتر عمل میکنند. البته این موضوع نشون میده که شیائومی هم در این زمینه پیشرفت کرده، اما هنوز فاصلهای برای رسیدن به بالاترین سطح کیفیت وجود داره.
عملکرد و عمر باتری
Mix Flip مجهز به چیپست Snapdragon 8 Gen 3، ۱۲ گیگابایت رم و ۵۱۲ گیگابایت فضای ذخیرهسازی شده که این گوشی رو در دسته گوشیهای پرچمدار سال جاری قرار میده. عملکردش بهتر از Razr 50 Ultra با چیپست کندتریه، اما ممکنه کمی پایینتر از چیپست اختصاصی “گلکسی” سامسونگ باشه.
نتایج بنچمارک نشون میدن که شیائومی در تستهای AnTuTu و Geekbench هم تکهستهای و هم چندهستهای قوی عمل میکنه. این به معنای عملکرد خیلی خوب در استفاده روزمره هست. برنامهها سریع باز میشن و چندتا برنامه همیشه بدون مشکل انجام میشه.
اما مشکلی که وجود داره اینه که این گوشی نمیتونه برای مدت طولانی با حداکثر ظرفیت کار کنه بدون از اینکه گرم بشه. این موضوع برای کارهای عادی مثل پخش ویدیو یا ویرایش تصویر مشکلی ایجاد نمیکنه، اما ممکنه باعث کاهش عملکرد در بازیهای سنگین مثل Zenless Zone Zero بشه. البته من حالا دنبال بازی Balatro هستم که گوشی رو حتی به چالش نمیکشه و ساعتها میتونم باشه تویش!
باتری Mix Flip بزرگتره نسبت به همه گوشیهای تاشویی که تا الان استفاده کردم، اما چیپست قدرتمندش باعث میشه باتری سریعتر خالی بشه. توی یه تست پخش ویدیو، بین ۱۴ تا ۱۵ ساعت دوام آورد که تقریباً مثل Razr 50 Ultra هست. گوشی موتورولا باتری کوچکتری داره، اما چیپستش کمقدرتتره، پس نتیجه کلی همونطوره.
به خاطر طراحی تاشوی این گوشی، کمتر نیاز بود که آن رو باز کنم فقط برای چک کردن نوتیفیکیشنها، پس کمتر به فیدهای اجتماعی یا اپلیکیشنهای خبری سر میزدم. این کار عمر باتری رو توی دنیای واقعی بهبود بخشید. من توانستم با استفاده از Wi-Fi تمام روز از گوشی استفاده کنم بدون اینکه نیاز به شارژ داشته باشم، مگر اینکه به شبکه 5G متصل بودم. در این بخش، شیائومی از آخرین گوشی تاشوی سامسونگ بهتر عمل کرده.
سرعت شارژ سیمی Mix Flip هم خیلی بالاست و از Galaxy Z Flip6 بهتره. با یه شارژر ۶۷ واتی، یه شارژ کامل کمی بیشتر از ۵۰ دقیقه طول میکشه، که نصف زمانیه که سامسونگ لازم داره. اما این گوشی قابلیت شارژ بیسیم نداره، در حالی که این ویژگی توی گوشی گلکسی موجوده.
نتیجه گیری
نظر من اینه که Xiaomi Mix Flip لزوماً بهترین گوشی تاشو نیست، اما در برخی جنبههای مهم، واقعاً عملکرد برجستهای داره. عمر باتری و سرعت شارژش عالی هستند، صفحه نمایش خارجی با ابعاد مناسبی طراحی شده که میتونه برای اجرا کردن برنامهها استفاده بشه (هرچند که کمی کوچکه)، و دوربینها عکسهای خیلی زیبا و با کیفیت میگیرن.
اگه ویژگیهای مثل عمر باتری و کیفیت تصویر برای شما اهمیت بیشتری داره نسبت به مقاومت در برابر آب یا رابط کاربری اندروید، Mix Flip حتماً ارزش خرید رو داره. البته باید فکر کنید که این گوشی ممکنه یه چین و چروک کمی روی صفحه نمایش داخلی داشته باشه، ولی این موضوع رو میتونید تحمل کنید اگه قابلیتهای دیگهیش برای شما مهم باشه.
اما باید گفت که اکوسیستم برنامههای شیائومی و توسعه هوش مصنوعیاش در مقایسه با سامسونگ کمی عقبتره. همچنین، از نظر قیمت، Mix Flip مقابل Z Flip6 که به خاطر تخفیفها و پیشنهادهای موجود، مزیت قیمتی خاصی نداره.
در کل، این گوشی یه گزینه خوب برای کسانیه که علاقهمند به عکاسی هستن و دوست دارن از یه گوشی تاشو استفاده کنن. اگه این ویژگیها با اولویتهای شما همخوانی داره، میتونید به این گوشی نگاهی جدی بندازید.